کد مطلب:369563
سه شنبه 26 بهمن 1395
آمار بازدید:265
نیایش پنجاه و سوم [1]
(2) ای پروردگار من، گناهانم زبانم را بند آوردهاند و از گفتار عاجز آمدهام و یارای آنم نیست که عذری آورم یا حجتی اقامه کنم. اسیر بلیّه خویشتنم و در گرو اعمال خود. در وادی خطای خود سرگردانم و ندانم به کجا میروم، چونان مسافری از همه جا بریده و در راه مانده.
(3) خود را در جایگاه گنهکاران ذلیل بر پای داشتهام، در جایگاه شوربختانی که در برابرت گستاخی کردهاند و وعدههای عذابت را به چیزی نشمردهاند. منزهی تو، ای خداوند. به کدام جرأت با تو گستاخی کردم؟ به دمدمه کدام فریب خود را در ورطه هلاکت افکندم؟ (4) ای مولای من، میبینی که چسان لغزیدهام و به رو در افتادهام، پس بر من رحمت آور و به حلم خود بر جهل من و به احسان خود بر بدکرداریم ببخشای، که به گناه خود اقرار میکنم و به خطای خود معترفم. این دست من و این سر من که اکنون برای قصاص از نفس
______________________________
[1] دعای آن حضرت است در اظهار خشوع و خضوع به درگاه خداوند.
ترجمه الصحیفة السجادیة ،ص:374
خود زاروار تسلیم کردهام. بار خدایا، بر پیری من و پایان یافتن روزگار من و نزدیک شدن اجل من و ناتوانی و بیچارگی من رحم کن.
(1) ای مولای من، بر من رحمت آور آنگاه که نشان من از جهان بر افتد و نامم از میان آفریدگان محو شود و در زمره فراموش شدگان در آیم.
(2) ای مولای من، بر من رحمت آور آنگاه که چهرهام و حالتم دگرگون شود: آن هنگام که پیکرم بپوسد و اعضایم پراکنده گردد و بند بندم از هم بگسلند. ای وای بر غفلت من از آنچه برایم مهیا کردهاند.
(3) ای مولای من، رحم کن بر من در آن روز که زنده شوم و برای حساب حاضر آیم. در آن روز، جایگاه ایستادنم را در میان اولیای خود قرار ده و چنان کن که با دوستان تو باز گردم و مرا در جوار خود مسکن ده. یا رب العالمین.
ترجمه الصحیفة السجادیة ،ص:377
(1)